پشتیبانی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اطلاعات عمومی را طبق شماره پیگیری نمایید

      2) سبکهای هنری جهان

        منریسم        

منریسم که معنای آن متراد ف با شیوه گراییست ، د ر زمینه هنر و ادب ، استفاده افراطی از یک شیوه یا اسلوب اختصاصی وشخصی می باشد . این اصطلاح معمولا به گرایشهای هنری اواخر رنسانس، یعنی اززمان مرگ رافائل( 1520 ) تاپایان قرن شانزدهم ، اشاره می نماید . منریست هاآثار خود را نه برپایه دریافتهای بصری بلکه براساس باورهای ذهنی بوجود می آورد ند . و مد ل های خود را نه در طبیعت بلکه در استادان ( اوج رنسانس ) بخصوص میکل آنژ و پیکره سازهای رومی جستجو می کرد ند . بعبارت دیگر به عوض آنکه طبیعت استاد آنها باشد ، هنر این وظیفه را بعهده می گرفت . به گمان منریست ها نوعی خشونت در طبیعت وجود داشت که می باید ملایم می شد ، بنا بر این نقطه رجوع آنها همان جایی بود که خشونت د رآن ملایم  شده بود واین نبود مگر د رهنر ( اوج رنسانس و هنر کلاسیک) . اما از سوی د یگر آنها به تبعیت از میکل آنژ ، این حق را برای هنرمند قائل بود ند که قوانین و قواعد را به شیوه شخصی خود تفسیر کند . بر این مبنا ، هنرمندان منریست هریک درحد توانایی واستعداد خود ، ازهنر کلاسیک وهنر رنسانس شکلهایی اقتباس میکرد ند وبه آنها صورتی  شاعرانه تر میداد ند از آنجا که( منریسم) تقریبا فقط به فیگور انسانی می پرداخت ، متداول ترین بیان آن به صورت نقاشی هایی است که د رآنها چند فیگور حالتی از رقص یا پانتومیم پیچیده و بغرنج رابه بیننده القاء می کنند، و ترکیب بندی ها و همچنین حالت ها وژست های غیر واقعی ، تعمدا پیچیده و درهم هستند . از جمله نقاشان این شیوه ( برونزینو ) و از پیکره سازان (جیووانی بولونیا ) را می توان نام برد

باروک           

باروک در زمینه معماری و هنر، به شیوهای گفته میشود کهدرآن بجای خطوط مستقیم ، از قوس ها ، منحنی ها وآرایش های پیچیده استفاده شده باشد و به تعبیری شاید بتوان گفت که معنای تحت اللفظی باروک عبارت است از ( پیرایه بندی شده و پر تکلف ) این واژه را گاهی در گفتگو از مجموعه هنر قرن هفدهم بکار می برند . اما باید دانست که قرن هفدهم شاهد ظهور هنرمندان بزرگی چون ( رامبراند ، روبنس ، کارا واجو و پوس ) بود که به هیچوجه نمی توانیم آثار آنها را در یک قالب سبک شناختی واحد( باروک ) قرار دهیم .خالص ترین شکل این اسلوب هنری را که ازآن با اصطلاح  (اوج باروک ) یاد می کنند ، میتوانیم در آثار هنرمندان ایتالیایی سالهای ( 1630 تا 1680 ) و در راس آنها ( برنینی ) مشاهده کنیم . این شیوه هنری در مرحله اوج خود هنرهای معماری ، نقاشی و پیکره سازی را برای بر انگیختن عواطف بیننده بکار میگیرد وبا تلفیق توهم گرایی ، رنگ ،  نور و حرکت می خواهد که بیننده را از طریق کشش عاطفیمستقیم احاطه کند. با همه اینها هنرمند سبک باروک در پی آرمانگرایی نیست و به سوژه های خود، حتی اگر مذهبی هم باشند ، رنگ و بوی این جهانی می دهد 

روکوکو     

 روکوکو ، که معنای تحت اللفظی آن ( سنگ ریزه ) است ، بخصوص به سنگها و صد ف های کوچکی گفته می شود که در تزئینات داخلی بعضی از خانه های ییلاقی که به شکل غار ساخته می شد ند بکار میرفت اما د ر اینجا منظور از( روکوکو) شیوه هنری است که بعد از مرگ لوئی چهاردهم سال ( 1715 )  در فرانسه به وجود آمد ، در واقع واکنشی بود بر علیه شکوه و جلال و تجمل افراطی کاخ ورسای و اصولاً بر ضد زندگی شاهانه . یکی از اولین نتایج این واکنش ساختن خانه های شهری بود که هم کوچکتر و هم راحت تر از کاخهای( باروک) بود . در تزئینات داخل این خانه ها از شکلهایی شبیه صدف یا روکوکو استفاده می شد وبه همین د لیل شیوه مذ کور نام  روکوکو را به خود گرفت . نقاشی و پیکره سازی  روکوکو علاوه بر بهره گیری منحنی های کوچک صد ف ، از عناصری طراوت و سرزند گی و شوخ طبعی برخوردار است و با هنر درباری و خشگ  باروک  تضاد دارد . بطور کلی  روکوکو  هنری است  تزئینی که ظرافت و حساسیت را بجای ابهت و واقعگرایی  باروک قرار می دهد . اما  روکوکو  به جنبه های تجملی و افرلط کارانه  باروک  می تازد اما خو با احساسا تیگری افراطی به هنر اجتماعات مرفه تمایل داده اند

صفحه بعد






تاریخ : یکشنبه 93/8/11 | 3:39 عصر | نویسنده : کامران کهنموئی * مدرس : طراحی . نقاشی . گرافیک |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.